- کم ظرفی
- حالت و کیفیت کم ظرف
معنی کم ظرفی - جستجوی لغت در جدول جو
- کم ظرفی ((کَ. ظَ))
- بی طاقتی، بی گنجایشی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کم سخن گفتن
کم حوصله، کسی که لیاقت و کفایت کار مهم ندارد
خود گم خود گم کرده، کم شکیب کسی که حوصله و لیاقت شغل و مقامی را که بدو داده اند ندارد
کم طمعی اندک طمعی
کمتر لطف و توجه ابراز داشتن، بی لطفی
کم عقلی نادانی ابلهی: (شاه شوریده سران خوان من بی سامان را زانکه در کم خردی از همه عالم بیشم)، (حافظ)
کم خرج بودن
کم عقلی، نادانی
کم سخن کسی که کم سخن گوید و بیش خاموش ماند: (آدمی بود کم حرف و سر بزیر)
کمی شر قلت فساد
Uncommunicative
pouco comunicativo
unkommunikativ
małomówny
немногословный
малослівний
poco comunicativo
peu communicatif
poco comunicativo
oncommunicatief
कम बोलने वाला
pendiam
غير تواصليٍّ
לא מדבר
不爱讲话的
az konuşkan
asiyekuwa na mawasiliano
พูดน้อย
কম কথা বলা
کم بات کرنے والا